قسم سوم از طلاقها نظير
ازدواجهاي عقدهاي طلاق عقدهاي است و موراد آن بسيار است. صدي هشتاد طلاقها از
اين نوع است. اين طلاقهايي عقدهاي از كجا پيدا ميشود؟ از همان مواردي كه تعدد
ازدواج عقدهاي پيدا ميشود. اول آن اين است كه خانم به وظيفهاش عمل نميكند و و
قتي عمل نكرد براي مرد عقده ميشود. آن كوچكهاي بزرگ رعايت نميشود «قطره قطره جمع گردد وانگهي دريا شود» يك عقدهاي
براي اين مرد ميشود و خدا نكند كسي عقدهاي بشود. زنگ خطر زنم هم به خانمها هم
به آقايان كه اگر خداي ناكرده كسي عقدهاي بشود حاضر است پشت پا به همسر و
فرزندانش بزند. يعني هر چه به او بگويند آقا! خانمت بيچاره ميشود ميگويد بشوند.
مي گويند بچههايت بيچاره ميشوند ميگويد بشوند. همان آقائي كه همه چيزش را براي
بچههايش ميخواست الان يك حالت نفرتي از آنها پيدا كرده است؛ از خانمش پيدا كرده
است.
بعكس آنچه گفته شد بعضي
اوقات آقا كوچكهاي بزرگ را مراعات نميكند يعني در خانه خيلي خشك است. خشكي اين
آقا، تقدسهاي بيجاي او، بخلهاي نسنجيده او، حرفهاي ناهنجار او اگر براي خانم عقده
شود به جاهاي باريكي ميرسد. خيال نكنيد كه خانم عفيف است اگر عقدهاي هم شود همين
است. نه. اگر عقدهاي شد به طايفه، شوهر، فرزندان، آبرو پشت پا ميزند.
دوم مراعات نكردن آقا در
خانه. آقايان بايد بدانند كه وقت خودشان را تقسيم كنند و هر كسي به جائي رسيد براي
همين بود كه وقت خود را تقسيم كرد بعضي آن قدر وقتشان تنظيم است كه دستشوئي رفتن
آنها هم منظم است؛ وضو گرفتن آنها منظم است. از خانه بيرون آمدن آنها منظم است.
ناهار و شام و خواب آنها منظم است. اين افرادي كه وقت خود را تنظيم ميكنند به
خيلي جاها ميرسند. و هر كسي هم از نظر علمي به جائي رسيد اكتشافي يا اختراعي كرد
براي همين است كه وقتش را تنظيم كرده است. لذا اولاً از خانمها؛ از آقايان تقاضا
دارم وقت شما منظم باشد و ثانياً در اين وقت آقايان يك وقتي تعيين كنند براي
رسيدگي به خانه؛ رسيدگي به بچهها. يعني زن در حاشيه نباشد بعضي اوقات ميبينيم
آقا سرش در كتاب و قرآن است. مشغول علم است. مشغول اختراع است. چون آدم عالمي است،
آنچه در متن زندگي اوست علم است؛ اما همة مسائل ديگر حتي خانم در حاشيه زندگي است.
اين كار خيلي خطرناك است كه انسان به بچههايش نرسد به خاطر اينكه وقت ندارد.
بعضي از كاسبها صبح ميروند و شب ميآيند. معلوم است كه كاسبي كه صبح رفت و شب
آمد، و با مردم هم داد و ستد و داد و فرياد داشت، شب كه ميآيد دنبال اين است كه
شامي بخورد و خوابد. اين در صورتي است كه دفتر حسابش را به منزل نياورد تا روي
دفتر حسابش خوابش ببرد. معلوم است اين آقا وضعش خطرناك ميشود و خيلي هم خطرناك ميشود؛
به اندازهاي كه يك دفعه خانم كاملاً نجيب او نانجيب از كار در ميآيد. خودش سر و
كار با مسجد و محراب دارد اما يك وقت دخترش، پسرش از كابارههاسر در ميآروند. نميشود
كه زن و بچه انسان در متن زندگي نباشد. اينكه ميگويند هشت ياعت كاسبي كن هشت
ساعت عبادت اين نيست كه تمام هشت ساعت را به مسجر برو و با نماز جماعت و مسجد و
محراب سر و كار داشته باش اما در اين هشت ساعت يك ساعت به همسرت رسيدگي نكن. وقتي
آقا وارد خانه شد اول كاري كه بايد بكند چيست؟ توجه به خانمش قبل از آنكه توجه به
بچههايش پيدا كند. يرا او نزديكتر است. مادر است اگر بچه جلو آمد او را بغل بگير
اما چشمت به خانمت باشد. خيال نكنيد اينها ساده است.
چندي قبل خانمي سه نابچهاي
خود را كشت سُرِ بچة سوم كه فهده عدد سوزن در بدن او فرو كرده بود دستگير شد. از
او پرسيدند چرا چنين كردي؟ گفت براي اينكه وقتي شوهرم وارد خانه ميشد به من بياعتنائي
ميكرد؛ توجه به بچهها ميكرد و من حسادت بردم و تصميم گرفتم كه بچهها را بكشم.
پافشاري من براي اين است
كه در بعضي اوقات اين مسائل پيش ميآيد. گاهي خانمي تلفن ميكند و مثل مادر فرزند
مرده گريه ميكند. بعد از حرفهاي او به اين مطب ميرسيم كه شوهر او از نظر مالي
عالي است؛ از نظر غريزة جنسي هم خوب است اما يك كمبود دارد و آن اين است كه به زنش
نميرسد زن را در متن زندگي و وفت خود قرار نميدهد.
پيغمبر اكرم(ص) ميفرمايد:
وقتي وارد خانه شدي قبل از آنكه به كارها بپردازي با خانم صحبت كن بگذار حرفهايش
را بزند. نبايد نق بزند اما بهطور مسلم دردهاي دلش را بايد بگويد. تو هم بشنو
فوراً در حرفش نپر و حرفش را از بين نبر. بگذار حرفهايش را بزند بعد دلداريش بده
و با مهرباني خستگي و بينشاطي او را از بين بر. نيمساعت با خانمت درددل كن به او
توجه كن از او عذرخواهي كن. تشكر كن. پس از آن نيمساعت هم با بچههايت بازي كن.
يكي از كساني كه بايد همبازي بچهها باشد پدر و مادر است. وقتي به خانه آمدي بايد
همبازي بچهها باشي همبازي خانم باشي. ما يان مسائل را خيلي ساده و بد حساب ميكنيم
بعد هم با يك تبسم از آن ميگذريم اما بعضي اوقات با اين شلگرفتن محكم ميخوريم.
انسان بايد به زنش برسد.
همسر يك آقائي كه پسرهايش
بد درآمده بودند ميگفت مقصر پدرآنهاست براي اينكه شبانه روز سرش در كتاب و قرآن
بود به بچهها نرسيده و عقدهاي شدهد، بد شدند، نميپرسيد كجا رفتي؟ از كجا آمدي؟
آن طلبه، آن عالم يا آن آقائي كه وارد خانه بشود و بدون اينكه زن برسد، به حرفهاي
زن برسد، به بچه توجه كند فوراً مشغول مطالعه شود ظلم كرده است؛ حق كسي كرده است.
و علمي كه بخواهد از راه حق كشي پيدا شود اين علم بركت ندارد. علمي كه بخواهد از
راه ظلم پيدا شود بركت ندارد. بله اين آقا بايد به زن و بچه رسيدگي كند بعد مشغول
مطالعه شود و وقتي مشغول شد خانم مواظب باشد يك ساعت، دو ساعت كه از مطالعه او
گذشت و تمام شد آرايش كرده و بانشاط كامل اگر ميوه نبود لااقل با يك آبي مؤدبانه
پذيرائي كند. اين آب در يك ليوان تميز آن ليوان را در يك بشقاب و آن بشقاب را
دودستي به حضور شوهر آورده و سلام كند و در مقابل شوهر بنشيند آب يا ميوه را در
مقابل او بگذارد و تبسم كند در روي شوهر، مسلم خستگياش از بين ميرود.
يكي از افرادي كه مرد
بسيار بزرگي است خانمش ازدنيا رفته بود خيلي گريه ميكرد. ما به او گفتيم آقا!
شما چرا؟ چرا راضي به مقدرات الهي نيستي؟ گفت راضي هستم اما دلم ميسوزد كه
مونسم، مهد علمم از دست رفت بعد همين مطلب را گفت كه وسط مطالعه كه خسته ميشدم يك
وقت ميديدم كه با يك چاي آمد، يك قدري دلم را بدست آورد چاي را به من داد خوردم
ديدم خستگيام رفت و ملاحظه كردم اين كتابهائي كه نوشتم مرهون اين خانم است.
پاستور ميگويد اگر اختراع
كردم و اگر توانستم خدمتي به جامعه بكنم به كمك خانمم بود كه مرا از خستگي نجات ميداد.
بنابراين اگر خداي ناكرده يك آقائي به خانمش رسيدگي نكند و
شبانهروز مشغول كسب، مشغول مطالعه باشد وضع خطرناك است عقده ميشود و و قتي عقده
شد طلاق ميشود. يعني اين خانم با فرضي كه نجيب است، يا آبروست، عالي است اما ديگر
به جان ميآيد؛ به دادگاه رفته و طلاقش را ميگيرد ولو اينكه بچههايش نابود
شوند. ميگويد من راحت شدم بگذار بچهها نابود شوند اين طلاقهاي عقدهاي كه زنها
مراعات كوچكهاي بزرگ را نميكنند براي آن مرد عقده ميشود و زنش را طلاق ميدهد.
آقايان به وظائف خود رفتار نميكنند و زن را درمتن زندگي قرار نميدهند، بچهها را
در متن زندگي قرار نميدهند، و اين موجب ميشود كه طلاق عقدهاي جلو بيايد كه
موارد اين طلاق زياد است گفتم هشتاد درصد طلاقها، طلاقهاي عقدهاي است. آقا بدبين
است به خانمش، خانم بدبين است به وشهذش. خدا نكند آقائي ده دقيقه دير بيايد رسوائي
به پا ميكند. كجا بودي؟ خانه زن دوم رفتي؟ شوهر هم ميرود زن دوم را ميگيرد. زن
سوم را هم ميگيرد. اين بدبينيها كه بعضي
اوقات ميبينيم در ميان زنهاست در بين آقايان هم هست. مخصوصاً در ميان آقايان،
خيلي خطرناك است و گناه آن هم بسيار بزرگ ميباشد